در روانشناسی برای درک شرایط و وضعیت دیگران میگویند ,,امپاتی ,, کنید . یعنی خودتون رو بجای فرد دیگر بگذارید و از دریچه چشم اون فرد به اوضاع واحوال و مشکلات زندگی نگاه کنید.
با این روش و جایگزینی خویش در شرایط فرد دیگر آنگاه به نیازها ,خواسته ها و انتظارات ,کمبودهای وی پی خواهیم برد.
در این چنین شرایطی است که انسانها در زندگی حرفه ای و اجتماعی وظیفه خود در قبال اجتماع و همنوعان را ایفا میکنند.
فرق نمیکند در کجای اجتماع و در چه شغلی قرار داریم .در هر جایی که هستیم میتوانیم امپاتی کنیم .
ضرب المثل های فارسی مملواز درس های زندگی اجتماعی است که متاسفانه به مفهوم عمیق آنها توجه نمیشود.
درک شرایط دیگران ,با لمس نیازها و خواسته ها ی آنها امکانپذیر است و لذا تا از منظر آنها به زندگی نگاه نکنیم نمیتوانیم در جهت حل مشکلات آنان هیچ خدمتی انجام داد.
مفهوم خدمات بیمه گری ,حمایت از انسانها در مقابله با پیامدهای زیانبار حوادث و خسارتهای مالی و جانی میباشد. در تامین خدمات حمایتگرانه برای مردم در جامعه ابتدا باید موانع و مشکلاتی که آنها در زندگی از حیث مواجهه با خطرات و معیشت در گیر هستند را شناسایی نمود و سپس راهکارهای مقابله به خطرات و رفع مشکلات مالی را به آنها آموزش داد و آنها را با ابزارهای مقابله با انواع خطرات و ناتوانی مالی آشنا نمود و روش های فرار از خطرات و فقر ,ورشکستگی را به آنها آموزاند سپس بر اساس شناختی که از وضعیت مالی ,شغلی ,اجتماعی و ریسک های پیرامون آنها پیدا میشودپوشش های بیمه ای موجود را اگر مناسب است به ایشان معرفی و یا پوشش مناسب برای آنها طراحی و عرضه گردد.
هدف شرکت های بیمه با تفکرات پیشتاز و نوین قرار گرفتن در کنار بیمه گذاران بر اساس حفظ منافع دو طرف در یک همکاری دراز مدت است .در واقع یک شرکت مدرن بیمه با پیاده سازی اصول علم بازاریابی از نقطه صفر تا صد در کنار تک تک بیمه گذاران خویش قرار میگیرد و حامی آنها در طول مسیر زندگی فردی ,خانوادگی و شغلی است.
اما در نگرش سنتی ,در آنجایی که نزد افراد فعال در بازار های بیمه سنتی مفهومی تحت عنوان امپاتی وجود خارجی ندارد لذا
در این چنین بازار بیمه ای ,از مدیرعامل شرکت بیمه ,از کارکنان و فروشندگان بیمه ,بجای توجه و پیاده سازی سیستم مدیریت بازاریابی که یک سیستم فرا بخشی و جامع است به مدیریت فروش میپردازند و با انواع ابزارها در صدد فروش محصولات آماده بیمه ای هستند که البته با درج استثناات و کلوزهای محدود کننده امتیازات آیین نامه ای متصور در آنها را نیز کاهش میدهند .تا اگر خسارتی اتفاق افتاد دست واحد خسارت بیمه برای تفسیر در نپرداختن خسارتها کاملاباز باشد .در این روش صادر کننده گان بیمه نامه از ابتدا با عدم اطلاع رسانی و استقبال از اهمال بیمه گذاران در آشنایی با حقوق خود در قراردادهای بیمه ,پاشنه آشیل را مهیا میکنند.
در این بازارهای سنتی,کارکنان از مدیران ,مدیران از همدیگر در صنعت و همه فعالان از وضعیت موجود تعریف و تمجید میکنند . در آموزش به شبکه فروش همه دهک های درآمدی را جزو اقشار متوسط ومتوسط به بالا معرفی و با تفکر اینکه میتوان با چگونه گفتن,چه گفتن و کی گفتن در مورد محصولات بیمه ای آنها را به مردم فروخت در حال گذراندن امور جاری بازار بیمه هستند .!!!!!
هرگز دیده نشده که گزارش یاتحقیقی از سوی شرکت های بیمه در این چند سال اخیر منتشر شود که در آن به مشکلات شغلی ,نرخ بالای بیکاری ,انگیزش جوانان در ایجاد کسب و کار و… پرداخته شود .
انگار تمام بخش های اقتصادی باید کار کنند و بیایند از بازار بیمه کشور بیمه نامه بخرند و مشکلات آنها ربطی به صنعت بیمه ندارد ,پول دارند بیمه نامه بخرند و پول ندارند بیمه نامه نخرند .!!!؟؟؟
این نگرش سنتی ,خود را در منافع سایر بخش ها دخیل نمیداند ,نگاه چنین مدیریتی غیر سیستمی است ,,,مشکل هر کس مال خودشه ,,,
اما بر عکس در بیمه گری مدرن مشکل بیمه گذاران چه بیمه نامه بخرند و چه نخرند ,با رویکرد منافع مشترک و بلندمدت مشکل آنها نیز تلقی میشود !!!
تا زمانیکه بازار بیمه در ایران با رویکرد سنتی فعالیت میکند از آن انتظار رشد و افزایش سهم بازار نمیتوان داشت .تا زمانیکه مدیران ,کارشناسان و فروشندگان بیمه این تصور را دارند که همین محصولات موجود برای خریداران ایده آل است و به طرق مختلف آنها را بالاخره میفروشیم بازار بیمه میلنگد .همین.
دوستان بیمه ای ,لطفا گاهی از دفتر کار ,از درون اینترنت سری به بازار مشاغل و بررسی وضعیت شغلی و مالی دهک های مختلف درآمدی در شهر و روستا بزنید تابا واقعیت هاو مشکلات بیمه گذاران آشنا شوید .تا آنها توانمند نباشند شما نیز توانمند تر نخواهید شد.